با سرطان ریه
درگیریهام شدیده
داره آبم میکنه
یه مدت مدیده
همین روزا یه وقتی
دیگه خوب خوب میشم
تابوتمو میارن
سوار اون چوب میشم
یواش یواش، فراموش
میشه اون طشت خونی
راحت میشن بچههام
از زجر نردبونی
رسمش ولی این نبود
همش فراموش بشه
اون آتیش معرکه
بمیره، خاموش بشه
رسمش ولی این نبود
صورت و پهلوی دین
کبود بشه، بمونه
همینجا روی زمین!
درد اگه درد دینه
درده ولی شیرینه
تیری که ول میکنه
صاف رو هدف میشینه
شهید دلش مثل ابر
زخمی و پاره پارهس
تو آسمون قرآن
شهید مثل ستارهس
باید باشه ستاره
همیشه تو آسمون
تا زنده باشیم همه
تا نور بده واسمون
اگر فراموش بشه
خاموش بشه، بمیره
دین هم فراموش میشه
عزتمون میمیره
بزرگ بودن شهیدا
جا نگرفتن اینجا
طوری بزرگ بودن که
جا نشدن تو دنیا
کوچیک نشین شما هم
جا تو دنیا نگیرین
بزرگ باشین، طوری که
تو دنیا جا نگیرین!
اهل دلا، چی شدن
حالا تو این گیر و دار؟
چه جوری غیبشون زد
در رفتن از پای کار؟
این رسم دنیای ماست
شادی با غم قرینه
اونی که بهترینه
فرداش بدترینه
اونکه میخواد بمونه
این رو باید بدونه
دنیا وفا نداره
یه قرونم گرونه
دیگه چیزی نمیگم
حرفها نگفته بهتر
دستمال بیخیالی
حالا که بستین به سر
حرفها نگفته بهتر
دق میاره حرف حق
ظرفیت توپ میخواد
نه یک ظرفیت لق!
دق میآره حرف حق
اگر اهلش نباشی
یادت باشه که شهید
رفته الآن، تو جاشی
پرچمشونو برادر
نذار بمونه زمین
ادامه راهشون
فقط به اینه، همین!
کلمات کلیدی: