n حسن طاهری
«شما با فرزندان محمد و علی و حسن و حسین و اهل بیت رسولالله و اصحاب رسولالله روبهرو هستید!» این کلمات و حروف خروشان و سراسر شجاعانه را سید حسن نصرالله، دبیر کل حزبالله لبنان، در توفانیترین روزهای جنگ میان اسراییل و لبنان، خطاب به صهیونیستها گفت.
اگر چه دنیای امروز و به ویژه اسراییل و آمریکا در فهم واژگان و جملات اینچنینی، عاجزند، اما این پرسش سالهای سال است که ذهن بسیاری از تحلیلگران، کارشاسان، و طراحان عرصة سیاست را به خود مشغول ساخته است. پرسشی که سالها پیش، پس از عملیات غرور آفرین و فتح الفتوح کربلای 5، در ذهن سیاه همة سران عالم، چون شهابی درخشید: «به راستی در برابر قدرت آهنین و لشکر تا بن دندان مسلح عالم، شیعیان چگونه مقاومت و استقامت میکنند؟ ریشة این نستوهی و سترگی در کجاست؟» پاسخ این پرسش برای آنانی که در وادی و سرزمین خون و جهاد زیستهاند، آشکار است. اما فهم آن سخت و شاید ناممکن. پرسشهای اینچنینی، در طول جنگ هشت سالة ایران اسلامی با کشورهای ریز و درشت و ناجوانمرد دنیا، نیز بارها و بارها در ذهن تاریک مادّیون و غربپرستان ایجاد شد؛ اما به راستی چرا دنیای مادی غرب، نمیداند که با چه کسانی میجنگد؟ چرا تا کنون دنیای مادی غرب در نبرد چهارصد ساله اخیر خود با خدا و مظاهر دین، همچنان سرافکنده و زبون است؟ در نبرد شیطان با خدا، چرا همواره پیروزی از آن مردان دست خالی اما با ایمان است؟
واژههای خروشیده از قلب توفانی سید حسن نصرالله، گویای همة حقیقت آشکار و پنهان سرافرازیهای اهل ایمان است. کلماتی که در زمانة سیطرة فولاد و پلاستیک و سیمان بر اجزای زندگی بشر، همة اراده و توان مدیریت غیبی و پنهان مقتدای غایب از نظر را میتوان از حرف حرف آن یافت.
رمز و راز این شجاعت و نستوهی و نهراسیدن از مرگ، آن چیزی است که ما سالهای سال با آن متولد شدهایم، با آن رشد یافتهایم، با آن آمیختهایم، در قلبمان حک کردهایم و ضربان آن را به نام نامی او سپردهایم؛ آنچه که امروز بر قلبهای جنود خدا و سربندهایشان نقش بسته و در سینه و جان آنان، از آن سوی قارهها تا لبنان، ماندگار شده است؛ و آن رمزی نیست جز نام زیبای «حسین» رمزی که پایدارترین اصل زندگی شیعه است و تنومندترین و تناورترین شجره طیبه.
?
چهارده قرن از حادثه میگذرد. گویا که زمزمة پیامبر(ص) را میشنوی. هم او که وعدة فتح هفت دژ خیبر را داد. گویا میشنوی که علی را میخواند، مرتضی را، حیدر را. علی را میخواند تا بیرق اسلام را بر دوش گیرد. بیرقی که سرافرازی آیین پیامبر خدا(ص) در گرو حرکت بازوان ستبر حیدر(ع) است. و میآید از آن سوی دور. هرولهکنان و علم بر دوش، به سوی دژ میشتابد، هفت دژ تسخیرناپذیر که جهودان ناجوانمرد دروغزن را در خود گرفته است. اینها همان عهدشکنان آشوبگری هستند که از سر عناد و لجاجت با پیامبر به جنگ آمدهاند. همانانی که نام محمد(ص) را، جزء جزء صفات او را، در تورات خواندهاند، اما وقعی بدان ننهادهاند! و حال وصی و خلاصه پیامبر خدا(ص) آمده است به جنگ با جهودان، با ذوالفقار و سینهای پر از آتش خشم الهی. آمده است چون تندر و صاعقه، چون توفان، با رجز حماسی «انا الذی سمّتنی امّی حیدر» (من همان کسی هستم که مادرم نام مرا حیدر نامیده است).
و فاتح خیبر، جهودان را به خاک مذلت نشاند و قلعههای خیبر را گشود.
?
خیبر را هر زمان فاتحی است. سالها پس از فتح هفت دژ، دیوصفتان جهود، مردی از صحابی غریب و تنهای رسول اعظم را به شام تبعید کردند. آنان که او را به سوی شام فرستادند، بر آن بودند تا «کعبالاحبارهای» یهودی که بر منبر فتوا و قضاوت تکیه زده بودند، با آسودگی خاطر به جعل حدیث پردازند و اسرائیلیات را برای عیاشی و خوشگذرانی حاکمان فاسد دنیای اسلام، به نام اسلام بر مردم عرضه کنند.
ابوذر به شام رفت و هیچکس تصور آن را نداشت که آن مرد تنها، آنچنان تاثیر و نفوذی از خود بر جای بگذارد که تا اکنون نیز میوههای شیرین جهاد و تلاش آن ثمر دهند. ابوذری که به گفته پیامبر خدا(ص): تنها بود، تنها زیست و تنها مرد، با خواندن فضیلتها و ویژگیهای پیامبر(ص) عرصه را بر زراندوزان قدرتپرست تنگ ساخته بود. زبان ابوذر بود که در بخشی از شام، مسلمانان دشمن علی(ع) را به پیروان راستین علی(ع) بدل ساخت.
او با شجاعت در برابر زیادهخواهیهای بنی امیه چنبره زده بر دربار خلیفه سوم، ایستاد و استخوان شتر بر سر مفتیان و روحانیان درباری کوبید. او را ماجراجو و آشوبگر و اخلالگر نامیدند؛ نامی که امروز نیز بر پیروان ابوذر مینهند: تروریست، ماجراجو، آشوبگر و ...!
بنی امیه آنچه را که در زمین و زمان مییافت، از آن خود میدانست و هر چه را میدید، در کیسه خود مینهاد. از این رو بود که سعید بن عاص میگفت: «عراق باغی است برای قریش» و معاویه پا را فراتر مینهاد و میگفت: «مال خدا و زمین برای ماست». ابوذر با دیدن و شنیدن چنین رفتارها و گفتارهایی، بر سر دروازه شام میایستاد و هنگامی که کاروان شترهای تجاری معاویه بر دمشق وارد میشد، خطاب به مردم میگفت: «هان! بنگرید که شترانی میآیند که بر آن آتش جهنم بار نمودهاند.»
و اینچنین بود که او را به سختترین روزها دچار کردند؛ چه آنکه به گفته علی(ع): «برای خدا بر آنان خشم گرفتی و آنان برای دنیای خود بر تو خشم گرفتند.»
اما شیعه، هر جا که باشد، کار خود را میداند. شام، کانون دشمنی اهلبیت(ع) بود. با ورود ابوذر به شام، و ارتباطش با مردم آن دیار، ورق برگشت. مردم پای صحبت او مینشستند و با اهلبیت او آشنا میشدند.
?
اکنون فرزندان معنوی ابوذر در جنوب لبنان، همان جایی ابوذر در آن زیسته بود، با همان سلاح ابوذر، یعنی شجاعت و ایمان در برابر همه دنیا ایستادهاند. آری، همة دنیا!
اگر بدانید که قدرت و عظمت ناو saar5، تا چهاندازهای است باور خواهید کرد که حزبالله با دست خالی در برابر دنیا ایستاده است. ناو saar5 یکی از برترین ناوهای جنگی دنیاست؛ ناوی با 65 خدمه و 10 افسر نظامی؛ دهها توپ پیشرفته قدرتمند، رادارهای فوق مدرن، موشکانداز، باند هلیکوپتر و تاسیسات جدید و به روز، تنها گوشههایی از توانمندیهای این ناو پیشرفته است؛ اما این ناو چگونه به قعر دریای مدیترانه، فرو رفته است!؟
وقتی خبر دیگری را میشنوید، قدرت فرزندان ابوذر و سلمان و صحابی رسول خدا را بهتر میفهمید. تانک «مرکاوا» یکی از پیشرفتهترین تانکهای دنیاست؛ تانکی فوقالعاده مقاوم که در صورت انفجار هستهای، سرنشینان آن از هر خطری در امان خواهند بود. این تانک از توانایی بسیار بالا و محرمانهای برخوردار است، اما حزب الله با دست خالی در جنگ با این تانک پیروز شد؛ تانکی مقاوم در برابر انفجار هستهای! فهرست توانمندیهای حزبالله فراتر از چند سطر و صفحه است؛ آنچنان که وصف ایمان و شجاعت آنان نیز هم.
به راستی اسراییل و آمریکا و سران حکومتهای مادی و شیطانی غرب، در قرن آخرالزمان با چه کسانی میجنگند و با چه چیزی؟ آیا موشکهای بالستیک و زرهپوشهای ضد هستهای، توانایی مقابله با فرزندان معنوی پیامبر اعظم(ص) را در قرن آخرالزمان داشته و دارند؟
از 1982 تا کنون چند سال میگذرد؟ شاید نتوان همه عظمت حرکت جوان و نوپای حزبالله را در کارنامهای چند ساله خلاصه کرد، اما به خوبی میتوان توانمندی حرکت ابوذرصفتانه و حسینی حزبالله را در هر یک از حرکتهای قهرمانانه آن به نظاره نشست. وقتی نگاهی به جنوب لبنان میکنید، به خوبی قطرههای اشک چمران را در نگاه به کودک لبنانی میتوانید دریابید؛ نگاهی که با زمزمه سراسر عشق و اخلاص او همراه میشد: «اینان همه مظلومیت تاریخ تشیعاند، تاریخ رنج و اندوه و نستوهی ابوذر و یاران علی(ع)، از چهارده قرن تا کنون.»
?
حزبالله به قطع به پیروزی خواهد رسید. این سنّت خداست در روی زمین و در همیشه زمان؛ چرا که به راهی گام نهاده است که نه در محدودة زمان میگنجد و نه در حصار زمین. توانمندی و قدرت حزبالله که آن را از قدرت هستهای نیز فراتر برده است، دستیابی به نیرویی است که از جنگ هشت ساله ما دریافتند: «نترسیدن از مرگ» و «عشق به شهادت»! رمزی که از عاشورا و کربلا و صحابی رسولالله(ص) بر فرزندان معنوی حضرت سلمان در ایران بر جای ماند و اکنون این رمز و راز، گره از زندگی پرسودای، فرزند ابوذر در لبنان میگشاید. سید حسن نصرالله و سربازان حزبالله، فردایی بزرگ و درخشان را رقم میزنند؛ فردایی که برای اسراییل و آمریکا بسیار تیره و تار خواهد بود. اگر چه امروز نیز فرزندان خلف و اسلاف متحجر زمامداران منحرف صدر اسلام بر اساس دستور اربابان خود، حاضرند تن به دریوزگی و بردگی جهودان دیوصفت دهند، اما در سرافرازی و سربلندی به دست آمده در سایة عنایت اهل بیت رسول خدا(ص) قرار نگیرند. سران کشورهای عربی از تبار همان کسانیاند که به خرافات و اسراییلیات کعبالاحبار یهودی، مو به مو عمل میکردند، اما حتی حاضر به شنیدن سخنان و گفتارهای نورانی پیامبر خدا(ص) و اهل بیت او نبودند و هر آنکه دم از سنّت واقعی پیامبر(ص) میزد، عاقبتی داشت همچون ابوذر تنها و حیدر، مظلوم.
آنچه که هست، سید حسن نصرالله و یاران مخلص حزبالله، با دستان خالی و قلبهای مالامال از عشق به خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت پاکش(ع) تاریخی را مینگارند که فرداییان به آن غبطه میخورند؛ تاریخی که سردرگمی و حیرانی دشمنان اسلام را مینمایاند. به راستی آنان در برابر چه کسانی قرار گرفتهاند؟ شاید سید حسن نصرالله، بتواند به آنان بفهماند: «شما نمیدانید با چه کسانی میجنگید. شما با فرزندان محمد و علی و حسن و حسین و اهل بیت رسولالله و اصحاب رسولالله روبهرو هستید. ... ما فقط روی خدا و ملت مبارزمان حساب میکنیم. ما به پیروزی دست خواهیم یافت!»
قرآن را که باز کنید، این کریمه نورانی میدرخشد، کریمهای که در تحقق آن شک نمیتوان برد:
«لاغلبن انا و رسلی»
به یقین، من و پیامبرانم پیروزیم!
سوتیتر
سید حسن نصرالله و یاران مخلص حزبالله، با دستان خالی و قلبهای مالامال از عشق به خدا و پیامبر(ص) و اهل بیت پاکش(ع) تاریخی را مینگارند که فرداییان به آن غبطه میخورند؛ تاریخی که سردرگمی و حیرانی دشمنان اسلام را مینمایاند. به راستی آنان در برابر چه کسانی قرار گرفتهاند؟
ابوذر به شام رفت و هیچکس تصور آن را نداشت که آن مرد تنها، آنچنان تاثیر و نفوذی از خود بر جای بگذارد که تا اکنون نیز میوههای شیرین جهاد و تلاش آن ثمر دهند. ابوذری که به گفته پیامبر خدا(ص): تنها بود، تنها زیست و تنها مرد، با خواندن فضیلتها و ویژگیهای پیامبر(ص) عرصه را بر زراندوزان قدرتپرست تنگ ساخته بود. زبان ابوذر بود که در بخشی از شام، مسلمانان دشمن علی(ع) را به پیروان راستین علی(ع) بدل ساخت.
اگر بدانید که قدرت و عظمت ناو saar5، تا چهاندازهای است باور خواهید کرد که حزبالله با دست خالی در برابر دنیا ایستاده است. ناو saar5 یکی از برترین ناوهای جنگی دنیاست؛ ناوی با 65 خدمه و 10 افسر نظامی؛ دهها توپ پیشرفته قدرتمند، رادارهای فوق مدرن، موشکانداز، باند هلیکوپتر و تاسیسات جدید و به روز، تنها گوشههایی از توانمندیهای این ناو پیشرفته است؛ اما این ناو چگونه به قعر دریای مدیترانه، فرو رفته است!؟
کلمات کلیدی: