زبان خردمند در پس دل اوست ، و دل نادان پس زبان او . [ و این از معنیهاى شگفت و شریف است و مقصود امام ( ع ) این است که : خردمند زبان خود را رها نکند تا که با دل خویش مشورت کند و با اندیشه خود رأى زند ، و نادان را آنچه بر زبان آید و گفته‏اى که بدان دهان گشاید ، بر اندیشیدن و رأى درست را بیرون کشیدن سبقت گیرد . پس چنان است که گویى زبان خردمند پیرو دل اوست و دل نادان پیرو زبان او . ] [نهج البلاغه]

ر. کریمی ـ گیلان،‌ لنگرود

تمام لحظه‌های سرد و بی‌سکوت را به انتظار لحظه ظهور تو نظاره کرده‌ام. نمی‌دانم چرا... . و نام زیبای تو را بر دیوار قلبم حک کرده‌ام تا التیامی باشد بر زخم‌هایی که از گذر ایام به یادگار داشتم.

ای مسافر غریب!

نمی‌دانم چرا...

جمعه‌ها نگاه من نمی‌رسد به اوج آسمان و بی‌کرانه‌ها!

نمی‌رسد به آنچه که خدا  به آن نظاره می‌کند!

شاید این بار نگاهم بی‌پرواست

شاید این بار خدا از پی تنهایی دریا با ماست.

 

 

 

 



 


 

 

 


 


 




 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط ارسلان سلطانی 87/3/8:: 12:24 صبح     |     () نظر