سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در دانشش اختلاف و دوگانگینباشد . [امام باقر علیه السلام ـ در بیان معنای راسخان در دانش ـ]

نگاهی به زندگی شهید رنتیسی

تحقیق: ؟  احمدی

علی‌اصغر کاویانی

نام عبدالعزیز علی عبدالحفیظ رنتیسی در شمار نام کسانی است که در راه آزادی فلسطین و قدس عزیز جهادگرانه ایستادند و در صف مجاهدان و رزمندان اسلام قرار گرفتند. اوج فعالیت‌های دکتر رنتیسی با حضورش در تأسیس جنبش حماس و رهبری آن رقم خورد. پس از ترور شیخ احمد یاسین، رهبر حماس، به دست گروه ترور صهیونیستی در 22 مارس 2004، دکتر رنتیسی از سوی جنبش حماس به رهبری و فرماندهی این جنبش معرفی و انتخاب گردید. روزنامه جمهوری اسلامی در خرداد 1383 درباره او نوشت: رنتیسی در شرایطی که اکثر مسئولان کشورهای عرب و حتی برخی از شخصیت‌های فلسطین به مصالحه و مذاکره با رژیم اسرائیل دل‌خوش کرده بودند، به مبارزه و جهاد می‌اندیشید و هرگز حاضر به سازش با اسرائیل نشد. او تنها راه نجات فلسطین را مقاومت می‌دانست.

عبدالعزیز علی عبدالحفیظ رنتیسی در 23 اکتبر 1947 در روستای ینبا (روستایی بین عسقلان و یافا) به دنیا آمد. شش ماهه بود که پس از جنگ سال 1948 خانواده‏اش به نوار غزه پناه بردند و در اردوگاه خان‌یونس سکنی گزیدند. عبدالعزیز در میان 9 برادر و 3 خواهر بزرگ شد.

شش ساله بود که تحصیلات خود را در مدرسه‏ای وابسته به سازمان رسیدگی به پناهندگان فلسطینی آغاز کرد و به خاطر شرایط سخت اقتصادی خانواده‏اش مجبور شد همزمان با تحصیل کار کند.

در سال­های تحصیلی وضعیتی ممتاز داشت. سال 1965 دروس دبیرستان را به پایان برد و به اسکندریه مصر سفر کرد. وی در آنجا تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته پزشکی آغاز کرد و در سال 1971 از دانشگاه اسکندریه فارغ التحصیل گردید.

دکتر رنتیسی به قصد خدمت به مردم مظلوم فلسطین به نوار غزه برگشت و در بیمارستان "ناصر" در خان یونس به کار مشغول شد. اما به دلیل اینکه اداره بهداشت اجازه ادامه تحصیل به کارکنان خود را نمی‏داد، با عده‏ای از همکارانش اعتراض و اعتصاب کردند و سرانجام موفق شد برای ادامه تحصیل به اسکندریه بازگردد و در رشته پزشکی اطفال، درجه تخصص بگیرد.

در سال 1981 جمعیت پزشکان در اعتراض به مالیات گزافی که از سوی اشغالگران صهیونیسم وضع شده بود، سه هفته اعتصاب کردند. در سازمان‌دهی این اعتصاب، رنتیسی یکی از مهره‏های اصلی به شمار می‏رفت. در همان ایام، مردم غزه هم قیامی را در حمایت پزشکان معترض انجام دادند. مدتی بعد در سال 1982 رنتیسی به دلیل امتناع از پرداخت مالیات به اسرائیلی‏ها دستگیر و بازداشت شد.

دکتر رنتیسی در سال 1984 از کار در بیمارستان بر کنار شد. هنگام برکناری وی افسر صهیونیستی که مسئول پرونده او بود چنین نوشت: «این فرد به هیچ وجه اجازه بازگشت دوباره به بیمارستان را ندارد، مگر با حکم کتبی وزیر دفاع اسرائیل.»

رنتیسی در سال 1987 در دانشگاه اسلامی غزه و در رشته‏های علوم پایه، ژنتیک و انگل‏شناسی به تدریس مشغول شد.

حادثه المقطوره که طی آن یک صهیونیست عمدا با کامیون خود به خودرو حامل کارگران فلسطینی زد و همه آنها را به شهادت رساند، جرقه تأسیس جنبش مقاومت اسلامی شد.

رنتیسی در یک سخنرانی افشاگرانه، این حادثه را عمدی و هدف از آن را کشتار ملت فلسطین اعلام کرد که با شعله ور شدن آتش خشم مردم همراه شد. به دنبال این حادثه و راهپیمایی گسترده، اهالی جبالیا در اعتراض به این اقدام تروریستی با رهبران اخوان‌المسلمین در غزه با تشکیل جلسه‏ای به ریاست عبدالعزیز رنتیسی تصمیم گرفتند که انتفاضه را آغاز کنند و در شب نهم ماه دسامبر 1978 از تشکیل جنبش مقاومت اسلامی خبر دادند. با اولین بیانیه این تشکیلات، مبارزات از مسجد آغاز شد و مرحله‏ای جدید از حیات جهادی آغاز گردید.

دکتر رنتیسی در 17/12/1992 به همراه 416 مبارز فلسطینی از جنبش مقاومت اسلامی حماس و جهاد اسلامی، از جمله شیخ احمد یاسین به جنوب لبنان تبعید شد. او به عنوان سخنگوی تبعید شدگان با تلاش‏های بسیاری که انجام داد، موفق شد تبعید شدگان را به وطن بازگرداند. اما بلافاصله پس از بازگشت به فلسطین در یک دادگاه نظامی اسرائیل به سه و نیم سال حبس محکوم شد.

پس از آزادی در سال 1997 به تقویت جنبش حماس پرداخت؛ زیرا این جنبش در سال 1996 به خاطر کارشکنی‏های دولت عرفات ضعیف شده بود.

اقدامات قاطعانه و شجاعانه او در راستای تجدید حیات جنبش حماس، خوشایند دولت خودگران فلسطین واقع نشد و این بار توسط این دولت دستگیر شد و در آوریل 1998 روانه زندان گردید. این اولین و آخرین باری نبود که دولت عرفات او را دستگیر کرد، او در مجموع 27 ماه زندان چشیده بود.

دکتر رنتیسی در برابر موج ترور رژیم صهیونیستی چنین می‌گفت: برای اطمینان به شما اعلام می‏کنم که شهادت رنتیسی، زهار، هنیه، نزار ریان، سعید صیام و دیگران، جز بر عشق و همبستگی ما نمی‏افزاید؛ چرا که ما در این دنیا دست در دست هم بر ادامه مقاومت و مبارزه با دشمن عهد کرده‏ایم و فردای قیامت، آن هنگام که در برابر خداوندگار خود حاضر می‏شویم، در کنار همدیگر خواهیم ماند. بنده از شارون و همدستانش می‏خواهم که این خیال باطل را از سر بیرون کنند و بدانند که با وجود مشکلات پیش رو، راه مقاومت همچنان ادامه دارد و شهادت تنها راه منتهی به بهشت است، از همین رو سستی و ضعف را به قلب ما راهی نیست.

رنتیسی یک روز قبل از شهادتش در مصاحبه مطبوعاتی، با به تصویر کشیدن جنایات صهیونیسم اذعان کرد که پیروزی در انتظار ملت فلسطین است.  وی با اشاره به اینکه در این سال‌ها ده‌ها هزار فلسطینی متجاوزانه و ناعادلانه قتل‌عام و میلیون‌ها نفر از خانه و کاشانه خود آواره گشته‏اند، گفت:  قدرت دشمن نمی‏تواند مانع از تحقق پیروزی شود. چه بسیار کشورهای ستمگری که در اوج قدرت فروپاشیده‏اند. این بلایی است که به سر آلمان و اتحاد جماهیر شوروی سابق آمد و عجیب نخواهد بود که آمریکا و رژیم صهیونیستی در عین قدرتمندی نابود شوند. فکر می‏کنم اراده جوانان فلسطینی، هزاران مرتبه قوی‌تر از سربازان صهیونیست است.

او هنگامی که همراه با شیخ احمد یاسین در سال 1990 در زندان‌های اسرائیل به سر می‏برد، قرآن کریم را حفظ کرده بود. همسر رنتیسی با بیان اینکه قرآن کتابی بود که در زندگی شهید رنتیسی نقش اصلی را داشت، می‏گوید: سعی می‏کرد از وقتش برای مرور محفوظات قرآنی خود استفاده کند. هر چه هم سرش شلوغ بود، قرآن را رها نمی‏کرد و نمی‏گذاشت آنچه را حفظ داشت، از یادش برود.

شنبه 29 فروردین 1383 هنوز یک ماه از انتخاب رنتیسی به عنوان فرمانده جنبش حماس نمی‏گذشت که اندکی پیش از اذان مغرب با فرزندش احمد که راننده خودرو وی بود، از منزل خارج شد. احمد پدرش را به مکان مشخصی در غزه می‏رساند و چند دقیقه بعد، اکرم منسی نصار با خودروی دیگری به مکان از پیش تعیین شده آمد و دکتر سوار بر آن ماشین شد. خودرو که با تمام سرعت دکتر را به پناهگاهش می‏رساند، هدف موشوک‏های آپاچی قرار گرفت.

شهید رنتیسی بر خلاف تبلیغات سوء دستگاه‌های شایعه‌پراکنی‌های آمریکا و اروپا، یک زندگی کاملاً ساده و معمولی داشت و با خانواده و فرزندش بسیار مهربان بود. محمد، پسرش می‌گوید: روز شهادت، وقتی خواست از منزل خارج شود، به کتاب اشعار اسلامی تفأل زد و شعری با این مضمون آمد «خدایا، همه آرزویم شهادت است». رو به همسرش گفت: این بهترین و والاترین شعری است که در زندگی دوست دارم. عبدالعزیز عبدالحفیظ رنتیسی پس از سال­ها مجاهدت و مبارزه در راه اعتلای حق و آزادی فلسطین از چنگال صهیونیسم به فیض شهادت نایل آمد و با وجود تبلیغات مسموم استکبار جهانی و صهیونیسم، بیش از 114 شخصیت و سازمان بین‌المللی، ترور او را محکوم کردند. دکتر رنتیسی با شهادت خود خون تازه‌ای در رگ‌های جنبش حماس بخشید.

 

 



 


 

 

 


 


 




 


کلمات کلیدی:

نوشته شده توسط ارسلان سلطانی 87/3/8:: 12:23 صبح     |     () نظر